خبرگزاري كشاورزي ايران (ايانا)- الهام آبايي: ذرت يكي از محصولات كشاورزي پرمصرف در ايران است. گرچه كشت ذرت در كشور در بخشهاي مختلفي دنبال ميشود اما اين ميزان كشت جوابگوي نياز داخلي نيست و به ناچار بايد بخشي از نياز داخلي از طريق واردات تامين شود. در اين زمينه طي سالهاي اخير با تشديد بحران آب، سطح زير كشت ذرت هم به عنوان محصولي با نياز آبي بالا كاهش يافته كه اين روند، تشديد واردات را رقم زده است.
در اين ميان، گرچه كارشناسان بر اين باورند كه با توجه به اين كه ذرت خاستگاه متفاوتي دارد و بر اين اساس خودكفايي در توليد اين محصول به صرفه نيست اما در عين حال، عملكرد فعلي را هم قابل قبول ارزيابي نميكنند. بنابراين توصيه كارشناسان اين است كه از محل افزايش بهرهوري به ويژه در حوزه آب، ميزان توليد اين محصول افزايش پيدا كند. در اين خصوص دكتر علی ماهرخ، دكترای فیزیولوژی گیاهان زراعی، استادیار موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر و معاون بخش تحقیقات ذرت و گیاهان علوفهاي بر اين باور است كه بزرگترين مشكل در حوزه توليد ذرت در حال حاضر مصرف زياد آب است و بر اين اساس، افزايش بهرهوري آب اصليترين ضرورت در اين حوزه است. ماهرخ گرچه بر اين باور است كه خودكفايي در حوزه توليد ذرت توجيهپذير نيست و ميتواند هدررفت منابع و از ميان رفتن نظم اكوسيستم را به همراه داشته باشد اما در عين حال اذعان ميكند كه عملكرد فعلي هم قابل قبول نيست. افزايش بهرهوري آب، معرفي ارقام زودرس و ميانرس ذرت، كشت نشاء، معرفي ارقام متحمل به تنش خشكي و همچنين تغيير آرايش كشت، پنج راهكاري است كه ماهرخ براي بهبود عملكرد كشت ذرت در كشور ارائه ميدهد. مشروح گفت و گوي “ايانا” با دكتر علي ماهرخ دكترای فیزیولوژی گیاهان زراعی، استادیار موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر و معاون بخش تحقیقات ذرت و گیاهان علوفهاي در ادامه از نظرتان ميگذرد.
ابتدا لطفاً به صورت مختصر در خصوص وضعيت توليد ذرت در كشور توضيحاتي ارائه دهيد.
نيازمندي كشور به گوشت، شير و ساير فرآوردههاي دامي باعث شده كه ذرت نقش مهمي در سبد غذايي داشته باشد. در سالهاي دور ذرت به صورت حاشيهاي در مزارع ايران كشت ميشد تا اين كه رفته رفته سطح زير كشت آن گسترش يافت. در چند سال اخير معمولاً سطح زير كشت ذرت حدوداً ۴۰۰هزار هكتار بود كه از اين مقدار تقريبا نيمي از آن به صورت دانهاي و نيمي ديگر به صورت علوفه و يا سيلويي كشت ميشد.
در سالهاي اخير متاسفانه نوساناتي وجود داشت كه سطح زير كشت ذرت به ويژه ذرت دانهاي كاهش يافت. آمار سال ۱۳۹۵ نشان ميدهد كه سطح زير كشت ذرت علوفهاي حدود ۱۹۰هزار هكتار و سطح زير كشت ذرت دانهاي ۱۶۰ هزار هكتار است. بنابراين بر اساس آخرين آمار، در حال حاضر سطح زير كشت ۳۵۰ هزار هكتار است.
ذرت دانهاي در كشور ما بيشتر براي پرورش طيور و توليد مرغ و تخم مرغ به كار ميرود كه در اين خصوص نياز كشور حدود ۷,۵ ميليون تن است. از اين ميزان حدود ۱.۲ تا ۱.۸ ميليون تن در داخل كشور توليد ميشود و مابقي آن كه حدود ۶ ميليون تن و بعضاً بيشتر است، از طريق واردات تامين ميشود. ميانگين عملكرد ذرت دانهاي در حال حاضر حدود ۷.۵ تن در هكتار است. در خصوص ذرت علوفهاي هم حدوداً ۱۳ ميليون تن ذرت علوفهاي توليد ميشود كه اين عدد براي سطح زير كشت ۱۹۰ تا ۲۰۰ هزار هكتار متناسب و خوب است. از نظر توليد ذرت علوفهاي، تقريباً به جايگاه مناسبي رسيدهايم و با توجه به اينكه واردات علوفههاي حجيم بسيار مشكل و تقريباً غيرممكن است، اين ميزان توليد قابل قبول است.
در حال حاضر برنامه اقتصاد مقاومتي و افزايش امنيت غذايي در سايه افق ۱۴۰۴ توسط وزارت جهاد كشاورزي در حال اجرا است. بر اساس اين برنامه در حوزه توليد ذرت هدف اين است كه از عملكرد ۷,۵ تن در هكتار ميانگين كشور را به حدود ۹.۵ تن در هكتار برسانيم. همچنين بر اساس برنامه، بايد سطح زير كشت ذرت به حدود ۵۳۰هزار هكتار برسد. در اين زمينه هدف اصلي افزايش سطح زير كشت دانهاي است. سطح زير كشت براي ذرت علوفهاي مناسب است اما هدف اين است كه سطح زير كشت ۱۹۰هزار هكتار براي ذرت دانهاي تا حدود ۲۵۰ تا ۳۰۰ هزار هكتار در سال ۱۴۰۴ افزايش يابد.
اشاره كرديد كه بخشي از نياز داخلي از طريق واردات تامين ميشود. آيا اين توان در كشور وجود دارد كه تمام نياز داخلي را تامين كنيم و در زمينه توليد ذرت به خودكفايي برسيم؟
بله، براي برخي گياهان اين گونه است. اما در مورد برخي گياهان كه در اكوسيستم كشور جايگاه مناسبتري دارند خوب است كه بتوانيم به خودكفايي برسيم و كل نياز را در كشور توليد كنيم. با توجه به اين كه در اصل زادگاه ذرت ايران نيست، اين كه بخواهيم در زمينه توليد اين محصول خودكفا باشيم شايد از لحاظ اكولوژي هم چندان توجيهپذير نباشد. اما توليد فعلي هم چندان قابل قبول نيست. در هر حال بايد اين موضوع را هم در نظر گرفت كه اينكه بخواهيم ۷ ميليون تن نياز ذرت دانهاي را در داخل توليد كنيم، بعيد است.
مناطقي كه ذرتكاري در آن ها انجام ميشود مشخص است. استان خوزستان در دو حوزه ذرت دانهاي و علوفهاي سرآمد است و بيشترين سطح زير كشت را دارد. در زمينه ذرت دانهاي پس از استان خوزستان، استان فارس، كرمانشاه و جنوب كرمان قرار دارند. در خصوص ذرت علوفهاي هم استانهاي خوزستان، فارس، خراسان، تهران، البرز و قزوين به ترتيب بيشترين سطح زير كشت را دارند. در اين حوزهها ميتوان عملكرد را بهبود بخشيد تا متناسب با شرايطي كه داريم به بهترين ميزان توليد دست پيدا كنيم.
اما در مورد محصولات كشاورزي با توجه به سياستهاي اقتصاد مقاومتي دستيابي به خودكفايي در توليد از مهمترين هدفگذاريها است. آيا اين مساله در مورد ذرت صدق نميكند؟
بله مساله خودكفايي در توليد محصولات كشاورزي امروزه بسيار حائز اهميت است اما بايد هر گياه را به صورت خاص بررسي كنيم. بعضي گياهان مانند يونجه، شبدر، گياهان علوفهاي پاييزه جايگاه مناسبتري در كشور دارند و ميتوانيم حتي به خودكفايي برسيم. اما در مورد برخي گياهان مانند ذرت اين امكان وجود ندارد كه كل نياز ۷ ميليون تن ذرت دانهاي را در داخل كشور توليد كنيم. ضرورتي هم ندارد كه نهاده مازاد مصرف كنيم تا به افزايش عملكرد و خودكفايي برسيم. تا جايي كه در برنامه امنيت غذايي ديده شده است، بايد محصولات اساسي به ويژه محصولات بومي را خودمان توليد كنيم كه در اين زمينه ميتوانيم سرمايهگذاري بيشتري كنيم. گياهان بومي مانند پسته و زعفران جايگاه خاصي در ايران دارند و در تمام دنيا ايران را با اين محصولات ميشناسند. بنابراين فضا و پتانسيل زيادي در اين حوزهها وجود دارد. اما در مورد گياهي مانند ذرت كه خاستگاه آن كشور ديگري است، تنها با صرف نهاده مازاد ميتوانيم آنها را توسعه دهيم. بنابراين ضرورتي وجود ندارد كه كل نياز كشور را در داخل توليد كنيم. چراكه اين رويكرد باعث ميشود از نواحي ديگري ضربه بخوريم. همچنين اكوسيستم بهم بخورد و منابع هدر ميرود.
اين موضوع را مطرح كرديد كه خودكفايي در توليد ذرت توجيه چنداني ندارد اما در عين حال، ميزان توليد فعلي هم چندان مطلوب نيست. چه مشكلاتي باعث شده تا عملكرد در حوزه توليد ذرت قابل قبول نباشد؟
در حال حاضر بزرگترين مشكل مصرف زياد آب در توليد ذرت است. اكثر مناطق ذرتخيز به دليل مشكل كمبود آب و كاهش سطح آبهاي زيرزميني، تغيير رويه دادهاند كه سبب شده تا سطح زير كشت ذرت كاهش پيدا كند. به ويژه در استان كرمانشاه چنين اتفاقي رخ داده است. استان كرمانشاه در سالهايي كه توليد ذرت افزايش يافت و سطح زير كشت گسترش پيدا كرد، حدود ۵۰ هزار هكتار سطح زير كشت داشت. اما در سالهاي اخير سطح زير كشت در اين استان به ۱۵ هزار هكتار رسيده است. مشكل اصلي در اين استان كاهش سطح آبهاي زيرزميني و كمبود آب بود كه سبب شد كشاورزان گياه ديگري به جز ذرت را براي كشت خود انتخاب كنند. بنابراين بزرگترين مشكل در حوزه توليد ذرت در حال حاضر كمبود آب است كه در برنامه افزايش امنيت غذايي افزايش بهرهوري آب در ذرت و برخي ديگر از محصولات زراعي پيشبيني شده است.
در اين رابطه چه راهكارهايي براي افزايش بهرهوري آب تا كنون ارائه شده است؟
يكي از مهمترين راهكارهايي كه ميتوان در اين زمينه در نظر گرفت جايگزين كردن ارقام زودرس و ميانرس ذرت به جاي ارقام ديررس است. به طور معمول زارعان علاقه دارند كه ارقام ديررس را بكارند. رقم ۷۰۴ كه بسيار بين كشاورزان جا افتاده است در حال حاضر بيشترين سطح زير كشت را همين رقم ذرت و يا ارقامي در همين گروه رسيدگي به خود اختصاص داده است.
در اين شرايط، معرفي و توليد ارقام زودرس و ميانرس مانند رقم ۲۶۰ و ۴۰۰ كه توسط موسسه تحقيقات و اصلاح و تهيه نهال و بذر توليد شده ميتواند كمككننده باشد. گرچه اين ارقام زودرستر هستند و عملكرد كمتري نسبت به ارقام ديررس دارند، اما بين ۳ تا ۴ نوبت آبياري كمتري نسبت به ارقام ديررس نياز دارند. بايد به اين مساله توجه داشت كه در هر آبياري هم حدود ۶۰۰ تا ۷۰۰ متر مكعب آب مصرف ميشود. بنابراين بين ۲ تا ۳ هزار متر مكعب در مصرف آب صرفهجويي خواهد شد.
راهكار ديگر معرفي ارقام متحمل به تنش خشكي است كه در اين زمينه هم موسسه تحقيقات و اصلاح و تهيه نهال و بذر توسط مركز تحقيقات صفيآباد دزفول دو رقم به نام كارون و مبين را توليد كرده است كه متحمل به تنش و خشكي هستند و در مناطق خوزستان ميتوانند آب كمتري را نسبت به ساير ارقام مصرف كنند.
راهكار ديگر كشت نشا است. كشت نشا ميتواند هدف مناسبي براي كاهش مصرف آب باشد. در اين روش، به جاي اين كه بذر را به صورت مستقيم وارد مزرعه كنيم، آن را به صورت نشا در گلخانه پرورش ميدهيم و در مرحله دو تا سه برگي در زماني مشخص آن را وارد مزرعه ميكنيم. ذرت در آبياريهاي اوليه براي استقرار به دو يا سه مرحله آب سنگين نياز دارد. بنابراين با كشت نشا ميتوانيم در مصرف آب را كاهش دهيم. همچنين با توجه به اين كه طول دوره رشد با كشت نشا كاهش پيدا ميكند، در يك تا دو آبياري انتهايي هم صرفهجويي ميشود. بنابراين به طور كلي بيش از ۴ مرحله آبياري در كشت نشا صرفهجويي ميشود. اين روش به صورت پايلوت در چند استان پياده شده است. دولت به دنبال اين است كه با حمايتهاي يارانهاي كشت نشاء را ترويج كند. در اين زمينه، اميدواريم كه در پايان سال ۱۴۰۴ سطح زير كشت نشاء ذرت به ۶۰ هزار هكتار برسد.
در خصوص ارقام زودرس هم اميدواريم تا سال ۱۴۰۴ تغيير رويه صورت گيرد و كشت ارقام ديررس به ۴۰ درصد، متوسط رس به ۵۰ درصد و زودرس به ۱۰ درصد برسد. البته اين كار به سادگي امكانپذير نخواهد بود. چراكه در حال حاضر سطح زير كشت زودرس در ايران حتي به يك درصد هم نميرسد.
آيا روشهاي فني ديگري براي افزايش بهرهوري كشت ذرت وجود دارد؟
برخي روشهاي فني مانند تغيير آرايش كاشت هم براي افزايش بهرهوري به كار ميرود. فاصله رديفهاي كاشت در حال حاضر در ايران ۷۵ سانتي متري است كه فاصله رديف ميتواند تا ۶۰ سانتيمتر هم كاهش پيدا كند. حتي ممكن است عملكرد و بهرهوري آب هم با اين اقدام افزايش پيدا كند. البته يك سري تجهيزات فني مانند كمباين برداشت به اين منظور مورد نياز است. در حال حاضر كمباينهاي برداشت روي ۷۵ سانتيمتر تنظيم شده است. به همين دليل بايد تغييراتي در كمباينهاي برداشت صورت گيرد.
كاهش فاصله رديف باعث ميشود كه تبخير از سطح خاك كاهش پيدا كند و در مصرف آب صرفهجويي شود. روشهاي ديگر مانند استفاده از سوپرجاذبها، روشهاي آبياري مدرن تحت فشار، آبياري ميكرو و… وجود دارد كه به افزايش بهرهوري و كاهش مصرف آب كمك خواهد كرد.
فارغ از مساله كمبود آب، آيا خلاء دانشي و مهارتي هم در زمينه توليد اين محصول وجود دارد كه افت عملكرد را رقم زده است؟
قطعاً وجود دارد. در مورد گياه ذرت، پتانسيل عملكرد ذرت ۱۴ تن است. يعني اگر تمام عوامل مديريتي مناسب را به كار ببريم و دانش مورد نياز را تامين كنيم، در هر هكتار بايد ۱۴ تن برداشت داشته باشيم. اين در حالي است كه امروزه عملكرد ما حدود ۷,۵ تن در هكتار است. بنابراين حدود ۷ تن در هكتار خلاء عملكرد داريم.
اين ميزان خلا عملكرد به عوامل مديريتي نامناسبي برميگردد كه كشاورزان در آن منطقه دارند. در خصوص ذرت، بيش از ۹۰ درصد الگوي كشت كشور به كشت گندم-ذرت اختصاص دارد. اغلب كشاورزان در مناطق مختلف گندم را ميكارند. كشت ذرت در مناطقي مانند تهران، كرج، كرمانشاه و استان فارس، به صورت كشت دوم است. يعني ابتدا كشاورز منتظر ميماند كه گندم برداشت شود. بعد از برداشت گندم، آمادهسازي زمين و تهيه بستر بذر صورت ميگيرد و پس از آن ذرت كشت ميشود.
در اين روش كشت ذرت به تاخير ميافتد و ديرهنگام ميشود. در همين بازه كاشت، مقداري از عملكرد از دست ميرود. در مراحل داشت و برداشت هم به همين ترتيب افت عملكردهايي رخ ميدهد. در مرحله برداشت با توجه به اينكه كشت دوم به ذرت اختصاص دارد، كشاورز ناچار است كه به كشت گندم توجه كند. بنابراين گاهي زودتر از موعد، ذرت برداشت ميشود و به همين دليل رطوبت دانه در زمان برداشت بالا است. وقتي رطوبت بالا است، كيفيت دانه بسيار افت پيدا ميكند. اين موارد و ساير عوامل مديريتي كه در زمان داشت و برداشت وجود دارد باعث ميشود كه خلاء عملكرد به وجود بيايد. در حال حاضر حتي الگوي كشت گندم-ذرت هم ممكن است الگوي كشت مناسبي نباشد و در اين زمينه نياز به تغيير رويه وجود دارد.
در زمينه سياستگزاريهاي توليد چه ضعفهايي وجود دارد و كشاورزان چه انتظارات مديريتي از دولت دارند؟
اگر بخواهيم از زبان كشاورز مساله را بازگو كنيم، كشاورز انتظار دارد كه دولت كود، بذر و تمام نهادههاي مورد نياز او را تامين كند. البته در خصوص تامين بذر مورد نياز كشاورزان هم اقدامات خوبي انجام شده است. در اين زمينه در موسسه اصلاح و تهيه نهال و بذر معرفي ارقام جديد ذرت دنبال ميشود. در چند سال اخير رقمهاي جديدي مانند ۷۰۳، ۷۰۵، ۷۰۶، ۴۰۰، ۲۰۱ و… معرفي شده است. علاوه بر اين، تهيه و تامين لاينهاي والدين ذرت هيبريد در اين زمينه بسيار مفيد خواهد بود كه در چند سال اخير، موسسه تحقيقات و اصلاح و تهيه نهال و بذر توجه ويژهاي به اين مساله داشته است.
در اين زمينه، بر اساس اصل ۴۴ قانون اساسي، امتياز تكثير و توليد ارقام مختلفي نه تنها در مورد ذرت بلكه ساير محصولات زراعي هم به شركتهاي خصوصي واگذار شده است. اين امر باعث افزايش رقابت در بين شركتها شده است. اين شركتها هم توزيعكنندههاي بذر را در استانهاي مختلف پيدا كردهاند و با آنها در ارتباط هستند كه همه اين اقدامات زير نظر موسسه است. بنابراين ميتوان مدعي شد كه در زمينه توليد والدين و بذر ذرت كه بسيار حائز اهميت است، اقدامات خوبي انجام شده است.
در خصوص توليد ذرت، مساله تامين بذر مورد نياز بسيار حائز اهميت است. ذرت يك گياه دگرگشن است. بعضا ممكن است براي كشت گندم از همان مزرعه مورد كشت بذر تهيه شود كه البته اين كار هم درست نيست. اما در مورد ذرت چنين چيزي اساساً امكانپذير نيست و توليد بذر اين گياه متفاوت است. در حال حاضر اين مرحله در اختيار بخش خصوصي قرار داده شده است و رقابت سالمي بين شركتها در توليد بذر برقرار شده است.
در اين زمينه يكي از نكات بسيار مهم تحقيقات و مطالعات كاربردي و ارتقاي دانش فني است. در اين حوزه موسسات تحقيقاتي مختلفي در اين زمينه فعاليت ميكنند. بخش ترويج هم در اين زمينه مسووليت مهمي دارد تا اطلاعات موجود را از طريق رسانههاي مختلف در اختيار كشاورزان قرار دهد. در اين صورت تا حدودي ميتوانيم خلاء عملكرد ۷ تني را پر كنيم.
اما برخي انتقادات در خصوص تامين بذر مورد نياز مطرح ميشود. در حال حاضر وضعيت تامين بذر براي ذرتكاران چگونه است؟
با توجه به ارقام جديدي كه معرفي شده، تنوع ارقام بذر ذرت هم در حال گسترش است. اگر پيشتر اين سوال را مطرح ميكرديد ميتوانستيم بگوييم كه تنوع بذر وجود ندارد. اما در حال حاضر امتياز تامين بذر به چنيدن شركت خصوصي واگذار شده و همين امر سبب افزايش تنوع و رقابتپذيري شده است.
در حال حاضر مهمترين دغدغه در حوزه توليد ذرت، جايگزين كردن ارقام زودرس و ميانرس بجاي ارقام ديررس است. در اين زمينه هنوز كشاورزان محافظهكار عمل ميكنند و سخت ميتوان نظر آنها را تغيير داد. اين در حالي است كه در برخي مناطق حتي لازم است كه از اراقم زودرس استفاده شود چراكه فصل رشد اجازه نميدهد كه از ارقام ديررس استفاده شود. اين تغيير رويه در كشاورزان در حال حاضر كمي دشوار است. در اين خصوص بايد ارقام زودرس بيشتري هم توليد كنيم. كل بذر مورد نياز در كشور در حال حاضر ۱۶هزار تن است. بر اساس برنامه اقتصاد مقاومتي افق ۱۴۰۴، تامين حدود ۶هزار و۴۰۰ تن بذر ديررس، ۱۶۰۰ تن زودرس و ۸ هزار تن بذر ميان رس در نظر گرفته شده است كه اگر اين امر محقق شود، گام بزرگي در تامين بذر ذرت برداشتهايم.